روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

آثار دعای فرج (1)

1- فرمایش حضرت ولی عصر (عج)‌: بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.


2- این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها است.


3- اظهار محبت قلبی است.


4- نشانه انتظار است.


5- زنده کردن امر ائمه اطهار است.

قضاوت های حضرت علی (2)

در زمان خلافت حضرت علی ( ع ) مردی کوهستانی با غلام خود به حج رفتند. در بین راه غلام مرتکب تقصیری شده و مولایش او را کتک زد. غلام برآشفته و به مولای خود گفت: تو مولای من نیستی بلکه من مولا و تو غلام من هستی. و پیوسته یکدیگر را تهدید می کردند تا قرار شد نزد امیرالمؤمنین بیایند.

هردو به نزد حضرت علی (ع) رفتند و مولای ضارب گفت:

این شخص غلام من است و خلافی کرده او را زدم و بدین سبب از اطاعت من سر بر تافته و مرا غلام خود میداند.

دیگری گفت:

به خدا سوگند دروغ می گوید و او غلام من میباشد و پدرم وی را به منظور راهنمایی و تعلیم مسایل حج با من فرستاده و او به مال من طمع کرده و مرا غلام خود میداند تا از این راه اموالم را تصرف کند.

امیرالمومنین به آنها فرمود:

بروید و امشب با هم صلح و سازش کنید و صبح نزد من بیایید.

چون صبح شد آمدند. حضرت به قنبر فرمود که دو سوراخ در دیوار مهیا کن.

صبح آن دونفر به همراه تعداد زیادی از مردم آمدند و هریک از مردم می گفتند که قضیه ای برای امیرالمؤمنین رخ داده که او نمی تواند آنرا حل کند.

حضرت پس از گرفتن اقرار مجدد از هر دو طرف به آنها گفت که سرتان را داخل سوراخ کنید و به قنبر گفت:

زود باش شمشیر رسول خدا برایم بیاور تا گردن غلام را بزنم. غلام از شنیدن این سخن بر خود لرزید و سر خود را بیرون کشید.

امیرالمؤمنین (ع) رو به غلام کرده و گفت:

مگر تو ادعا نمی کردی من غلام نیستم. گفت آری ولکن این مرد به من ستم نمود و من مرتکب چنین خطایی شدم!!

 

شباهت گرمه با ...

ایران از نظر خیلی کشورها تحریمه. و جالب اینه که کشورایی تحریم میکنن که ...

گرمه رو یکی از روستاهای همجوار که گرمه ایها دل خوش ازشون ندارن تحریم کردن.

دلیل کارشونم این بوده که نماینده محبوبشون تو گرمه رای کمتر آورده.

اونام گرمه رو تحریم کردن تا جایی که قرار بود واسه مسابقات عید تیم بدن که منصرف شدن.

حالام گرمه ایها بدونید تحریمید. یعنی دیگه از فرودگاهاشون نمی تونید  استفاده کنید.

دیگه نمی تونید محصولات اونجا رو به گرمه بیارید. مثلا دیگه نمی تونید خرما بیارید گرمه.


گر آب به روی شه دین بست یزید           کردند یزیدیان دگر بار چنین

قضاوت های حضرت علی (1)

او که جوانی نورس بود سراسیمه و شوریده حال در کوچه های مدینه گردش میکرد و پیوسته از سوز دل به درگاه خدا می نالید " ای عادلترین عادل ها میان من و مادرم حکم کن". عمر به وی رسید و گفت:

ای جوان چرا به مادرت نفرین میکنی؟

جوان گفت: ای خلیفه، مادرم مرا نه ماه در شکم خود نگه داشته و پس از تولد دو سال به من شیر داده و چون بزرگ شدم و خوب و بد را تشخیص دادم مرا از خود دور کرد و گفت تو پسر من نیستی!

عمر به زن رو کرده و گفت:

این پسر چه می گوید؟

زن گفت: ای خلیفه سوگند به خدایی که در پشت پرده نور پنهان است و هیچ دیده ای او را نمی بیند و سوگند به محمد (ص) و خاندانش من هرگز او را نمی شناسم و نمیدانم از کدام قبیله است. قسم به خدا او می خواهد به وسیله این ادعایش مرا در بین بستگانم رسوا کند و من دوشیزه ای هستم از قریش و تاکنون شوهر ننموده ام.

عمر به زن گفت آیا شاهدی برای این مطلب داری؟

زن گفت آری و هشتاد نفر از برادران عشیره ای خود را جهت شهادت حاضر ساخت. گواهان نزد عمر شهادت دادند که این پسر دروغ می گوید و می خواهد با این تهمتش زن را در بین طایفه اش خوار سازد.

عمر به ماموران گفت: جوان را بگیرید و به زندان ببرید تا از شهود تحقیق زیادتری شود و چنانچه گواهیشان به صحت پیوست بر جوان حد افترا جاری کنم.

ماموران جوان را گرفتند و به طرف زندان به راه افتادند که حضرت امیر(ع) را دیدند. جوان چون نگاهش به آن حضرت افتاد جریان را به او گفت.

امیرالمومنین (ع) به ماموران فرمود: جوان را نزد عمر برگردانید.

عمر از دیدن جوان برآشفت و گفت: من دستور داده بودم جوان را زندانی کنید چرا او را برگردانیدید؟

ماموران گفتند: ای خلیفه! علی بن ابیطالب دستور داد جوان را نزد تو برگردانیم و ما از خودت شنیده ایم که گفته ای هرگز از دستورات علی (ع) سرپیچی مکنید.

در این هنگام حضرت علی (ع) وارد گردید و فرمود: مادر جوان را حاضر کنید.زن را آوردند. آنگاه رو به جوان کرده و فرمود: چه می گویی؟

جوان داستان خود را بیان کرد و سپس حضرت علی (ع) رو به عمر نمود و فرمود:

آیا اذن میدهی بینشان داوری کنم؟

عمر گفت: سبحان الله ! چگونه اذن ندهم با آنکه از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود:

علی بن ابیطالب از همه شما داناتر است.

در این وقت امیرالمومنین (ع) به زن فرمود: آیا برای اثبات ادعای خود گواه داری؟

گفت: آری و شهود را حاضر ساخت و آنان هم گواهی دادند‍! آن حضرت فرمود:

اکنون چنان بینشان داوری کنم که آفریدگار جهان از آن خشنود گردد. قضاوتی که حبیبم رسول خدا (ص) به من آموخته است. سپس به زن فرمود:

آیا ولی و سرپرست داری؟ زن گفت: آری این شهود همه برادران و اولیاء من هستند.

امیرالمونین(ع) به آنان رو کرده و فرمود: حکم من درباره شما و خواهرتان پذیرفته است؟

همگی گفتند آری. سپس حضرت فرمود: گواه میگیرم خدا را و تمامی مسلمانانی را که در این مجلس حضور دارند که عقد بستم این زن را برای این جوان به کابین چهارصد درهم از مال نقد خودم. ای قنبر برخیز درهم ها را بیاور. قنبر درهم ها را آورد! علی (ع) آنها در دست جوان ریخت و به او گفت:

این درهم ها را در دامن زنت بینداز و نزد من میا مگر آنکه در تو اثر زفاف باشد " یعنی غسل کرده باشی". جوان درهم ها را در دامن زن ریخت و گفت برخیز.

در این هنگام زن فریاد برآورد "آتش آتش". ای پسر عم رسول خدا (ص) می خواهی مرا به عقد فرزندم درآوری؟ به خدا سوگند این پسر من است.  

آنگاه علت انکار خود را چنین شرح داد:

برادرانم مرا به مردی فرومایه تزویج نمودند و این پسر از او بهم رسید و چون بزرگ شد مرا تهدید کردند که فرزند را از خود دور سازم. به خدا سوگند او پسر من است. و دست فرزند را گرفت و روانه شد.

در این موقع عمر گفت: اگر علی نبود عمر هلاک میشد.

فاطمه ریحانه رسول ( آخر)

    محدثه 

    نام محدثه دارای دو تلفظ است:

    ۱) «محدثه» به فتح دال، یعنی زنی که برای او حدیث گفته می‌شد.فرشتگان با فاطمه زهرا سخن می‌گفتند.

    • امام صادق فرمود: فاطمه را «محدثه» گویند، چون ملائکه از آسمان به پایین می‌آمدند و همانگونه که ملائکه با حضرت مریم سخن می‌گفتند، با حضرت زهرا نیز سخن می‌گفتند. شبی حضرت از فرشتگان سؤال نمود: آیا برترین زن عالم، حضرت مریم دختر عمران نیست؟ فرشتگان عرضه داشتند: حضرت مریم سرور زنان زمان خود بود، اما خداوند شما را برترین زن جهان قرار داده‌است، هم در زمان خودت و هم در زمان حضرت مریم و سرور همهٔ زنان از اول عالم تا آخر جهان.
    • محمد پسر ابوبکر گوید: وقتی آیه «و ما أرسلنا من قبلک من رسول و لا نبیّ و لا محدث» نازل شد من گفتم: آیا فرشتگان با غیر از پیامبران نیز سخن می‌گویند؟ «امام صادق فرمود: حضرت مریم پیامبر نبود ولی «محدثه» بود، یعنی فرشتگان با او سخن می‌گفتند. مادر موسی نیز محدثه بود، ولی پیامبر نبود. ساره همسر حضرت ابراهیم، محدثه بود، امّا پیامبر نبود. فرشتگان با او ملاقات نمودند و بشارت اسحاق و یعقوب را به او دادند. و فاطمه زهرا ملائکه را می‌دید و از آنها حدیث می‌شنید، اما پیامبر نبود.

    ۲) «محدثه» بکسر دال یعنی زنی که برای دیگران نقل حدیث می‌کند.

    زهراء

    زهراء، مونث أزهر است، که در لغت، درخشنده، روشن، معنی می‌دهد.

    • جابر از امام حسین سؤال کرد: چرا فاطمه را «زهراء» نامیده‌اند؟ او فرمود: خداوند فاطمه را از نور عظمت خود آفرید. وقتی فاطمه درخشید، زمین و آسمان را نورانی کرد. چشمهای ملائکه غرق نور شد و خداوند را سجده کردند و از روی تعجب گفتند: خداوندا! این چه نوری است؟ وحی شد که این یکی از نورهای من است، در آسمان جایش دادم و او را از طریق پیامبر متولد گردانیدم و او را بر همهٔ پیامبران برتری دادم و از آن نور، ائمهٔ هدی به وجود آمدند، تا دستورات مرا اجرا نمایند و مردم را هدایت کنند، آنها بعد از قطع شدن وحی، جانشینان من در زمین هستند.
    • عایشه می‌گوید: شب هنگام، ما در نور صورت فاطمه زهرا خیاطی، پشم‌ریسی و بافندگی می‌کردیم و چون صورتی بسیار درخشنده داشت «زهراء» نامیده شد.

    القاب 

    لقب‌های فاطمه زهرا فراوان است که قسمت کمی از آن به  صورت زیر است:
    انسیه، بتول، تقیه، حبیبه، حُرَّة، حوراء، حوریه، راکعه، رشیده، رضیه، ریحانه، زهره، ساجده، سعیده، سیده، شهیده، صابره، صادقه، صدوقه، طیبه، عارفه، عالیه، عذراء، عزیز، علیمه، عدیله، فاضله، فریده، کریمه، کوثر، کوکب، مبشره، محموده، مطهره، معصومه، ملهمه، ممتحنه، منصوره، موفقه، مهدیه، مؤمنه، ناعمه، نقیّه، والهه، وحیده، انسیة، نوریة، حانیة، رحیمة، رشیدة، محترمة، صابرة، سلیمة، صفیة، حدیثه، محتشمة، جلیلة، حکیمة، فهیمة، حنانة

    کنیه‌ها 

    کنیه، برای تعظیم و تکریم اشخاص به کار می‌رود. حضرت فاطمه زهرا کنیه‌های زیادی دارد، که تعدادی از آنها بدین صورت است:

  1. اُمّ‏الحسن
  2. اُمّ‏الحسین
  3. اُمّ‏المحسن
  4. اُمّ‏الأئمة
  5. اُمّ‏أبیها
  6. اُمّ‏الخیرة
  7. اُمّ‏المؤمنین
  8. اُمّ‏الأخیار
  9. اُمّ‏الفضایل
  10. اُمّ‏الأزهار
  11. اُمّ‏العلوم
  12. اُمّ‏الکتاب
  13. اُمّ‏الأسما

من باور دارم ( آخریش)

من باور دارم ...
که گواهى‌نامه‌ها و تقدیرنامه‌هایى که بر روى دیوار نصب شده‌اند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.

من باور دارم ...
که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد.

من باور دارم ...
«شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را دارد نیست
بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مى‌کند.»

و من باور دارم ...
که شما باید این متن را براى کسانى که بهشان باور دارید بفرستید. مثل همین کارى که من کردم

فاطمه ، ریحانه رسول (3)

طاهره 

طاهرة یعنی زن پاکیزه از نجاست و نقص.

  • امام باقر، امام پنجم شیعیان، از پدران خود نقل کرد: فاطمه زهرا چون از هرگونه پلیدی و گناه پاک بود، «طاهره» نامیده شد.هرگز فاطمه زهرا خون حیض و یا خون نفاس ندید.
  • آیهٔ تطهیر که در وصف پاکی اهل‌بیت نازل شده‌است، این گونه می‌گوید: «إنّمإ؛ّ یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً»، همانا خدا چنین می‌خواهد که رجس و هر آلودگی را از شما خانوادهٔ نبوت ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند.

زکیه 

زَکیّة در لغت پاکیزه بودن و رشد و نمو را معنی می‌دهد. پاکیزه بودن از هرگونه رجس، گناه و یا صفات رذیله، که در شرح نام «طاهره» آمده.

  • مباهات علی بر همسری با فاطمه زهرا «من شوهر بتول، سرور زنان عالم هستم. فاطمه‌ای که اهل تقوا، پاکدامنی و نیکوکاریست، او که از طرف خداوند هدایت شده‌است، دوست، دوست خداست، بهترین دختر و فرزند پیامبر خداست، ریحانهٔ پیامبر اکرم است...»  «... درود بر تو ای زن با فضیلت! و ای زنی که از هر آلودگی خود را پاک نموده‌ای.»

راضیه 

فاطمه زهرا دارای صفت رضا بود، یعنی هر سختی و مصیبت و رنجی را که خداوند برای او مقدر کرده بود، تحمل می‌کرد و به آن راضی بود.

  • جابر بن عبداللَّه گوید: پیامبر اسلام وارد منزل فاطمه زهرا شد در حالی که عبایی از پشم شتر بر دوش حضرت فاطمه بود و با دست آسیا می‌کرد. پیامبر نگاهی به فاطمه زهرا نمود و فرمود: عجله کن و تلخیهای دنیا را تحمل کن تا فردا (در بهشت) به نعمتهای آخرتی نائل گردی، چرا که خداوند بر من نازل کرده‌است که آنقدر پروردگارت به تو می‌بخشد که تو راضی شوی، و لسوف یعطیک ربّک فترضی.» 

مرضیه 

فاطمه زهرا دارای صفت رضا بود، یعنی هر سختی و مصیبت و رنجی را که خداوند برای او مقدر کرده بود، تحمل می‌کرد و به آن راضی بود. «مرضیه» بود، یعنی در این مقام به درجه‌ای رسیده بود که خداوند نیز اعمال او را تأیید می‌کرد و از تمامی اعمال او راضی بود.

  • عبدالرحمن بن المثنی گوید: به امام صادق گفتم: فدایتان شوم چرا فرزندان امام حسین بر فرزندان امام حسن برتری دارند (فرزندان امام حسین امام قرار گرفتند اما فرزندان امام حسن چنین نشدند) در حالی که هر دو از یک پدر و مادر هستند. جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت: خداوند فرزندی به شما خواهد داد که امتت پس از شما او را خواهند کشت. پیامبر اسلام به جبرئیل فرمود: به چنین فرزندی نیاز ندارم و سه مرتبه این کلام را تکرار فرمود و سپس علی را در جریان این سخن قرار داد که جبرئیل از طرف خداوند به او خبر داده‌است که پسری برای تو به دنیا می‌آید، امتم بعد از من او را می‌کشند حضرت علی عرضه داشت: ای رسول خدا! چنین فرزندی را نمی‌خواهیم. سه مرتبه این کلام را به حضرت علی فرمود و سپس افزود: امامت و وراثت باید از طریق فرزندان همین پسر شهید منتقل گردد پس به دنبال فاطمه فرستاده و به او پیام داد: خداوند بشارت پسری را می‌دهد که امتم پس از من او را می‌کشند فاطمه عرضه داشت: پدر جان! به چنین فرزندی احتیاجی ندارم سه مرتبه این سخن تکرار شد، پس از آن پیامبر به فاطمه خبر داد که امامت و وراثت باید از طریق همین فرزند منتقل گردد. فاطمه زهرا به پدر گفت: راضی به رضای خداوند هستم (اگر او چنین می‌خواهد من حرفی ندارم) پس فاطمهٔ زهرا به امام حسین باردار گردید و بعد از شش ماه به دنیا آمد (هیچ نوزادی شش ماهه زنده نمانده مگر امام حسین و حضرت عیسی).

شباهت گرمه با...

تو کتاب یغمای جندقی وقتی داره روستاهای منطقه رو معرفی میکنه ، گرمه رو یه روستایی معرفی میکنه که بیش از چند روستا زیر مجموعش به حساب میاد.

روستاهایی مثل: عروسان ، نیشابور ، آبگرم ، خنج و دادکین که یه زمانی جزئی از گرمه بودن و الآن نیستند.

عین ایران که زمانی 25 کشور جزء قلمرواش بودن و الآن...