روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

قلعه از نمای بسیار دور

تصویری از نمای دور قلعه روستای گرمه که مسئولین هیچ اهمیتی به این مکان تاریخی نمیدهند:


جملات زیبا و دلنشین

 

دوست من سلام؛

 

ــ وقتی با کسی بهتر از خودت آشنا می شوی، سعی کن مانند او شوی.

وقتی با کسی آشنا می شوی که به خوبی خودت نیست، به درون خود بنگر

و خود را ارزیابی کن.

 

ــ کسی که بخواهد منافع دیگران را تامین کند، منافع خود را از پیش تامین

کرده است.

 

ــ شریف ترین انسان ها، به خوبی دیگران اهمیت می دهند و بدی های شان

را برجسته نمی کنند.افراد پست عکس این کار را می کنند.

 

ــ هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند، نگذران.

 

ــ به آنچه که گذشت غم مخور، به آنچه که پس از آن آمد، لبخند بزن.

عشق زهرا و علی

یه بار از حضرت علی پرسیدند :

یا علی ! زیباترین لحظه ی زندگیت کی بود؟


حضرت علی جواب داد : وقتی پیغمبر دستهای فاطمه رو تو دست من گذاشت و با هم ازدواج کردیم.

ازش پرسیدند : تلخ ترین لحظه زندگیت چه موقع بود؟


فرمود: وقتی با دستای خودم فاطمه رو توی قبر گذاشتم.


بهترینِ زندگی و زیباترین دلدادگی تاریخ بشر از ابتدا تا کنون و از حال تا به آخر امروز لحظه های آخر خود را سپری میکند.


خداحافظ علی...



ریاست

پشت میز ریاستم لم داده بودم پیرمرد مدتی بود منتظر موافقت من با درخواستش بود چهره آرامش مجبورم کرد خیلی معطلش نکنم
موافقتنامه رو با غرور امضاء کردم و از اون جایی که حدس می زدم خوندن و نوشتن ندونه به جوهر روی میز اشاره کردم و بهش فهموندم که اثر انگشتش روی نامه لازمه با متانت خاصی قلم زیباشو از جیبش بیرون آورد و با خط خوشی نامش رو نوشت و امضاء کرد کمی خودمو جمع و جور کردم و مجذوب خط خوشش بودم که نامش توجهمو جلب کرد معلم کلاس اول دبستانم بود

گرمه ایهای ...

اولین مسابقه تصویری سال 92 گرمه رو با یه عکس تقریبا قدیمی از جوانان دیروز گرمه میتونید ببینید.


البته شناسایی افراد حاضر در این عکس کار سختی نیست ، ولی در عین حال علاوه بر شناسایی افراد حاضر، اگه میتونید بگید عکاس این عکس کیه؟؟


تشکر از آقای جهانبخش همایونی بخاطر اهدای این عکس به سایت garg


نیکو دیار

عکسهایی زیبا از نمای بالای روستای گرمه



-------------------------


مدیری واقعی

اخراج مدیرعامل ایران خودرو از ایران

آن سالها (اواخر دهه 40 خورشیدی) که سفر به عربستان از سفر به آمریکا هم دشوارتر بود و “حاجی شدن” مثل این روزها مد نبود، او به خاطر اعتقادات مذهبی اش حاجی شده بود.
مدیرعامل، عادت داشت گاهی به کارخانه سر می زد و کارها را از نزدیک سرک می کشید.
در یکی از همین بازدیدها، زمانی که سر ظهر در حیاط کارخانه قدم می زد، کارگری را دید که به جای حضور در بوفه، گوشه ای نشسته و مشغول خوردن “نان و پنیر و انگور” است.
نزدیک شد و علت این کار را از او پرسید:
- چرا بوفه نمی روی؟
- غذای کارخانه 12 ریال است؛ نان و پنیر ارزانتر در می آید!
اینطوری چیزی برای خانواده ام جمع می کنم.
مدیر با شنیدن این سخنان دچار بهت شده بود؛ همیشه در مقابل کارمندانش و کسانی که از کار او امرار معاش می کردند، احساس مسوولیت می کرد.
قبلا هم این احساس مسوولیت را ثابت کرده بود؛ زمانی که دستور داد برای نخستین بار در تاریخ شرکت ها و موسسه های خصوصی ایران، شرکت او برای همه کارمندانش خانه بسازد و با وام های بلندمدت در اختیارشان قرار دهد (مجتمع آپارتمانی معروف به 16 دستگاه).
مدیرعامل در حالیکه سرش را به زیر انداخته بود، لبخندی زد و از کارگر دور شد.
از هفته بعد، به دستور مدیرعامل، غذای کارگران در کارخانه های وابسته به شرکت او، رایگان شد.
 
 
نام این مرد “حاج محمود خیامی” و شرکت او “ایران خودرو” بود.
احمد و محمود خیامی به همراه خواهرشان، کارگاه مونتاژ خودروی ایران را سال 1341 تاسیس کرده بودند.
زمانی که شرکت آنها با تشکیلات جدید و نام رسمی “ایران ناسیونال در سال 1346 و با سرمایه 40 میلیون تومان ثبت شد، تنها می توانست روزانه 10 خودروی سبک و 7 خودروی سنگین (اتوبوس و کامیون بنز) تولید کند.
هفت سال بعد، ایران خودرو با افتخار اعلام کرد که سرمایه شرکت در همین مدت کوتاه، بیش از 12 برابر شده و ایران ناسیونال از نظر کیفیت و کمیت تولید، در ردیف بزرگترین خودروسازان آسیا قرار گرفته است. پس از آن، در سال 1352، ایران ناسیونال اعلام کرد که خودکفایی در تولید قطعات یدکی را در راس برنامه هایش قرار داده است.
بدین ترتیب، در همین سال، شرکت های بلبرینگ، پیستون و ایدم تبریز، شرکت ریخته گری، شرکت رضای مشهد و… توسط این کمپانی تاسیس شد.
در همین سالها، حاج محمود خیامی با کمک گروهی دیگر از سرمایه داران ایران، بانک صنعت و معدن و فروشگاه های زنجیره ای کورش را نیز بنیان نهاد.
سال 1356، ایران ناسیونال اعلام کرد که می خواهد “پیکان” را از خط تولیدش خارج کند، با شرکت پژو وارد شراکت جهانی شود و تولیداتش را به کشورهای دیگر صادر کند.
یکسال بعد، حاج محمود خیامی دستگیر شد، اموالش مصادره شد، همه دارایی ها، از جمله حساب های بانکی اش مسدود شد و خیلی محترمانه از کشور اخراج شد.
اگر فکر می کنید به آخر داستان رسیده اید، باید بگویم که داستان تازه شروع شده است!
حاج محمود خیامی به دلیل سابقه خوبی که در همکاری با شرکت مرسدس بنز آلمان داشت، از این شرکت اعتبار گرفت و در خارج از ایران، کارش را به عنوان فروشنده از صفر آغاز کرد.
به دلیل نبوغ اقتصادی که داشت، این بار هم موفق شد و اکنون خانواده او، یکی از نمایندگی های فروش مرسدس در انگلیس و آمریکا را دارد.
 حاج محمود اعتقاداتی داشت که آنها را تحت تاثیر پول و قدرت قرار نمی داد. برای همین، زمانی که تمام اموالش را از او گرفتند و از کشور اخراجش کردند، باز هم بر سر اعتقاداتش باقی ماند.
او با ثروتی که از فروش “مرسدس” در آمریکا به دست آورد، شروع به ساخت مدرسه در مناطق روستایی استان خود (خراسان) کرد و آنقدر به این کار ادامه داد تا به یکی از بزرگترین مدرسه سازان تاریخ کشور تبدیل شد.
خیامی در سالهای گذشته نه‌تنها 110 مدرسه به نام امام علی(ع) در روستاهای استان خراسان ساخته است، بلکه هشت مجموعه بزرگ آموزشی نیز به نام ثامن‌الائمه در مشهد احداث کرده است.
خیامی ساخت هجده مجموعه کار و دانش را در استان خراسان به پایان رسانده که هجده میلیارد تومان هزینه دربرداشته است.
 خیامی بخشی از ثروت خود در انگلستان را نیز صرف برگزاری همایش هایی برای گفتگو میان پیروان اسلام و مسیحیت کرده است.
بخش دیگری از ثروت خیامی هم به خرید اشیای عتیقه ایرانی در حراجی های بین المللی اختصاص یافته و بالاخره او، اکنون یکی از یاری رسانان به برنامه های فرهنگی ایرانیان در خارج از کشور است.

طلوع 92

عکسهایی زیبا از طلوع خورشید در آغازین روزهای بهاری روستای گرمه



---------------------------