روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

ایمیل گرمه

ایمیل روستای تاریخی گرمه برای ارسال آثار شما عزیزان در رابطه با روستای گرمه ؛


garmeh@mihanmail.ir


در صورت اختیار آثار با نام خودتان یا نام مستعار و یا هر نام دیگری که مد نظر شماست در سایت درج می گردد.


لطفا آثار خود را در صورت امکان با کیفیت اصلی برای ما بفرستید.

خداحافظی با دو ماه عزاداری

مراسم دهه آخر صفر چند شبی را در مسجد جامع و بقیه شبها را در حسینیه گرمه برگزار شد.


در این مراسم ابتدا برگزاری نماز جماعت مغرب و عشاء و سپس دعا و زیارت خوانی و بعد هم مداحی دوستان که اغلب جوانان گرمه ای بودند و بعد هم سخنرانی حاج سید مهدی موسوی و سپس مراسم شام.


هم چنین در مراسم ظهر نیز پس از اقامه نماز جماعت ، مجلس ناهار برپا بود.


در این بین تشکر می کنیم از آقای حاج سید مهدی موسوی ، خطیب توانای گرمه و تشکر از برادر سید امیر حسین آلوداوود به خاطر نوای زیبای ایشان.


از بانیان محترم چند شب آخر نیز کمال تشکر  را داریم.

از آقای حسن آقا ( فرامرز ) شیبانی هم به دلیل کمک های فراوانش کمال تقدیر و تشکر را داریم.


ضمنا کنار بخاری حسینیه بعد از مراسم ظهر و شب در کنار دوستان عزیز ، فرصتی بود که تمام شد و به خاطره ها پیوست!!!!!!!!!!

موضوعات جدید گرمه ای


سه قسمت جدید به قسمت های مطالب سایت گرگ افزوده شد و از عزیزانی که مطالب مرتبط با این بخش ها را دارندتقاضا داریم که به عنوان نظر مطالب خود را برای ما ارسال کنند.


ضمنا می توانید به ایمیل سایت نیز مطالبتان را بفرستید.


موضوعات جدید سایت گرمه:

آشپزی گرمه

طنز گرمه

کانون فرهنگی جواد الائمه

شیطان نزدیک

در برخی مکانها شیطان به انسان نزدیک تر است و با ترفند های خاص انسان را به هلاکت نزدیک می کند
امام محمد باقر علیه السلام در گفتاری به گفتگوی شیطان با حضرت نوح اشاره می فرماید:
ایشان می فرمایند:
بعد از اینکه نوح علیه السلام پروردگارش را خواند و بر قومش نفرین کرد،شیطان به نزد او آمد و گفت:
ای نوح به درستی که تو در نزد من حقی داری که می خواهم عوض و پاداش آن را برای تو اداء کنم
نوح به او گفت :به خدا قسم که من دشمن می دارم از اینکه در نزد تو حقی داشته باشم (و من به تو خدمتی کرده باشم حال بگو احسانی که به تو کرد ه ام) آن چیست؟
گفت : آری تو خدا را خواندی و بر قومت نفرین کردی پس (خدا)آنها را غرق کرد و کسی نماند که او را گمراه کنم لذا من در استراحت هستم تا وقتی که قومی دیگر بیاید و آنها را گمراه کنم
(نوح)گفت :به چه چیزی می خواهی عوض و پاداش آن را بدهی؟
(شیطان) گفت :مرا در سه جا یاد کن زیرا که من نزدیک تر از همیشه هستم به آدمی؛
هنگامی که در یکی از این سه جا باشد:
1- مرا در هنگام خشم وغضب یاد کن
2- مرا درهنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی یاد کن
3- و مرا در هنگامی یاد کن که با زنی (نامحرم) در جایی خلوت هستی و کسی با شما نیست
(مواعظ العددیه ص 185)

شب چله

شب چله...!!  شب یلدا ... !!


با شنیدن این دو اسم یاد چی می افتید؟  یاد انار؟ یاد هندوانه؟ یاد کرسی یا یاد هیزم و آتش و ذغال؟ یاد یکی از بزرگترای فامیل واسه قصه وشعر گفتن؟ یاد دور هم نشستن؟


یاد چی می افتید؟فلسفه این شب یلدا را کی میدونه؟


اینا همش سؤالتیه که شاید تو ذهن خیلی از ماها باشه و ندونیم.


شب یلداتون مبارک...

تو این شب مواظب خیلی چیزها باشید.


ضمنا اگه کسی خاطره ای از شب چله در گرمه داره واسه ما بنویسه!!!

تفاوتی به سبک کهندر

دو تصویر زیبا از تقیل زیبای کهندر در دو فصل متفاوت سال


تقیل در زمستان 86 که کاملا یخ زده بود

( عکس از علیرضا هوسی )



--------------------------


تقیل در فصل بهار

( عکس از محمد آزاد )


صندوق قرض الحسنه

برای اطلاع از برنده شدگان صندوق های قرض الحسنه کانون فرهنگی جوادالائمه گرمه ، به قسمت برگه ها که در سمت چپ قابل دسترسی است مراجعه فرمایید.

روز هشتم محرم

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...


تصاویری از شب نهم محرم گرمه


ادامه تصاویر در ادامه مطلب



-------------------------



--------------------



--------------------------



---------------------------


  ادامه مطلب ...

داستان خشم پدر

خشم پدر:
مردی در حال پولیش کردن اتوموبیل جدیدش بود که کودک 4 ساله اش  تکه سنگی را بداشت و  بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت.
مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم پشت دست او زد بدون انکه به دلیل خشم متوجه شده باشد که با آچار پسرش را تنبیه نموده.
در بیمارستان به سبب شکستگی های فراوان چهار انشگت دست پسر قطع شد.
وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید: "پدر کی انگشتهای من در خواهند آمد؟"
آن مرد آنقدر مغموم بود که هچی نتوانست بگوید به سمت اتوبیل برگشت وچندین باربا لگدبه آن زد.
حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن انداخته بود  نگاه می کرد . او نوشته بود " دوستت دارم پدر"
روز بعد آن مرد خودکشی کرد

شب نهم محرم

برای آنکه همدردی کنم با مادرم زهرا ...

برای خوردن سیلی سه ساله دختر آوردم.


عکسهایی از شب نهم محرم 1435 گرمه،

ادامه تصاویر را در ادامه مطلب ببینید!



-------------------------



------------------------



-----------------------



  ادامه مطلب ...