اینو میدونستید اوائل دهه 50 توی یکی از کوچه های گرمه بقدری دختر زیاد بوده که به اون کوچه چهل دخترون میگفتن؟
یکی از کوچه های گرمه که از ابتدای اون مسجد سر کوچه ( مسجد امیر المؤمنین ) تا سر آقال ( مسجد النبی ) بیش از 40 دختر زندگی میکردند. ولی الآن با کمال تاسف فقط 10 نفر تو اون کوچه زندگی میکنند.
اگر این وضع ادامه داشته باشه تو چند سال آینده شاید همین 10 نفر هم نباشند.
---------------------------
----------------------
گَرگ گر این وضع باشد گَرگ نیست خانه هایش کس نباشد خانه نیست
مردمش در شهرها آواره اند عاشق گرمه ولی بی چاره اند
کوچه ها را بین چه سان خالی شده دشت را بنگر که چون باغی شده
گرمه ایها رسم مان اینها نبود عشق گرمه خواهش دلها نبود
سهراب گبر در آن روزگار یافت اینجا و شد این نیکو دیار
دیر نیکان است گرمه ناز من ناز کش می خواهد این دیر کهن
گَرگ و جرمق ، گرمه عشق ما تویی ما تو را خواهیم ساخت ، چون ما تویی
حدس بزنید این چیه؟
این شئ رو خونه مازیار دیدیم و شما خوانندگان تشخیص بدید این چیه؟
--------------------------
عبدالحسین کلهرنیا گلکار فردی است که کتاب
اول ابتدایی
خود را حدود هفتاد سال حفظ و نگهداری کرده است. کلهرنیا بیش از سی سال در
مدرسههای استان کرمانشاه به عنوان معلم هنر سعی کرده نظم را در زندگی
دانشآموزان نهادینه کند و امروز میتوان از او به عنوان یکی از
دانشآموزان منظم هفت دهه گذشته نام برد.
استفاده از کتاب یادشده به سالهای دهه ۱۳۲۰ مربوط میشود و نوع خط بهکاربردهشده در آن، به صورت نستعلیق و نسخ است.
او با اشاره به انتقادی که در همان سنین کودکی به یکی از
درسهای این کتاب داشته است، میگوید: «درس “آذر و شخص کور” همیشه سؤالی
آزاردهنده در ذهن من به وجود میآورد که چرا نویسنده این کتاب ارزشمند، آن
فرد نابینا را مرد کور خطاب میکند؟ چون من همیشه از واژه کور متنفر بودم
که اصلاً چرا انسان به خاطر معلولیت باید تا آخر عمر احساس ذلت کند و همیشه
دوست داشتم که آدم علیل هرگز ذلیل نباشد.
نگهدارنده این کتاب قصد فروش آن را ندارد؛ مگر اینکه در مراکز فرهنگی خاص مورد بازدید عموم قرار گیرد.
بازدید از نمایشگاه تابلو با موضوع گرمه،
مکان : قیطریه ، پارک قیطریه ، فرهنگسرای ملل ، نگارخانه ملل ،
زمان : 22 مهرماه - 28 مهرماه 91
ساعات بازدید : 9 صبح الی 8 شب
خانم شهلا آزاد
پروفوسور ، دکتر ، مهندس ، معلم ، مخترع ، ... و هزار تا اسم و صفت دیگه واسه یکی از اعجوبه های ایران.
در مورد پروفوسور حسابی زیاد شنیدید. ولی یه صدا براتون میزارم و شما دانلود کنید. ببینید پروفوسور چی بوده و چیکار میکرده.
این صدا در مورد ملاقات پروفوسور حسابی با علامه جعفری است.
با صدای قشنگ آقای رنجبر:
--------------------------
....
----------------------
این دو عکس قدیمی که چند روز پیش تو سایت مشاهده کردید رو آقای مهدی هوسی به سایت داده بود و از همین جا از ایشون تشکر میکنیم.
اگر شما عزیزان هم عکس قدیمی ، خاطره ای از زمانهای دور و یا هر مطلب دیگری از گرمه که جالبه رو برای ما بفرستید تا توی سایت قرار بدیم و تجدید خاطره ای کنیم از گذشته.
شما عزیزان میتونید فایل هاتون رو به ایمیلهای زیر بفرستید:
Alireza.b1360@yahoo.com
---------------------
garmeh@mihanmail.ir
این عکس جوانان روستای گرمه است که حدود 12 سال پیش گرفته شده و در حال حاضر فقط سه نفرشون تو خود روستا هستند و بقیه برای زندگی و کار به شهرهای دیگه رفتند.
تو این جمع یک نفر هم فوت کرده.
کسانیکه بتونن تشخیص بدهند اینا کی هستند از طرف مدیریت سایت در ایام نوروز به روستای گرمه دعوت بعمل می آید!!!
----------------------
*محمد سلطان الکتابی در شرحی بر این عکس بی نظیر نوشته است: این هفته تصمیم گرفتم چکاد کرکس را فتح کنم. کرکس بلند ترین چکاد استان اصفهان با 3895 متر بلندی است. خوشبختانه هوا عالی و آسمان در بیشتر نواحی اطراف آبی و بدون ابر بود. با این حال صعود به بلندای 3895 متری و گذر از میان حدود یک متر برف، ماجراجویانه و لذت بخش بود. تصور کنید بر فراز چکاد چه شد!؟ دماوند، گنبد گیتی، که در حدود 300 کیلومتر از آنجا دورتر است، بر فراز افق شمالی سر بلند و استوار خودنمایی می کرد! اتفاقی بسیار کم نظیر و فراموش ناشدنی بود؛ چرا که این تجربهی ارزشمند، بسیار به ندرت ممکن است برای کسی پیش آید.
این عکس مربوط به یه شخص چینیه که بخاطر مزاحمت واسه یه دختر توی چین اینکارش کردن.
اگه توی ایران خواسته باشن اینطور مجازاتی واسه اینجور افراد در نظر بگیرن چی میشد؟؟؟
--------------
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم..وقتی می بینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا می گرده,راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون نپره...اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمی کنن بزارن تو جیبشون...آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش می گیرن تا از چیز دیگه
اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن
اینایی که همیشه میخندن
اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن
اینا فرشتن...تو رو خدا اگه باهاشون می رید تو رابطه , اذیتشون نکنین...تنهاشون نزارین , داغون می شن !!!همینها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند
مثل آن راننده تاکسیای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی.
... آدمهایی که توی
اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی، دستپاچه رو بر نمیگردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند.آدمهایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند.دوست
هایی که بدون مناسبت کادو می خرند،... مثلا می گویند این شال پشت ویترین
انگار مال تو بود. یا گاهی دفتریادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.آدمهایی که از سر چهار راه، نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه.
آدمهای
پیامکهای آخر شب، که یادشان نمی رود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان
یادآوری کنند که چه عزیزند، آدمهای پیامکهای پُر مهر بی بهانه، حتی اگر
با آن ها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی.آدمهایی
که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی می زنند که مثلا تو را می خوانم و بعد
از هر یادداشت غمگین، خطهایی می نویسند که یعنی هستند
کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی آوردند.آدمهایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را با لبخند تعارف می کنند که غریبگی نکنی.آدمهایی که خنده را از دنیا دریغ نمی کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می زنند و روی جدول لی لی می کنند.همینها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن
مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظهی قبل از رها کردن دست، با نوک انگشتهاش به دستهایت یک فشار کوچک می دهد… چیزی شبیه یک بوسه
وقتی از کنارشون رد میشی بوی عطرشون تو هوا مونده
وقتی باهاشون دست میدی دستت بوی عطرشونو گرفته
وقتی بارون میاد دستاشون رو به آسمونه
وقتی بهشون زنگ میزنی حتی وقتی که تازه خوابیدن با خوشرویی جواب میدنو میگن خوب شد زنگ زدی باید بلند میشدم
وقتی یه بچه میبینن سرشار از شورو شوق میشن و باهاش شروع به بازی کردن میشن
تو حموم آواز میخونن
آره همین ها هستند که هم دنیا رو زیبا میکنن هم زندگی رو لذت بخش تر
دم همشون گرمه گرم