راستش نمیدونم اگر قرار بود حاضر بودم که یک آتش نشان باشم یا نه؟
آتش نشانی ، مثل بعضی از شغل های دیگه ، از مهم ترین حرفه ها به حساب میاد.مثل معلمی یا پرستاری یا خیلی چیز های دیگه.
ولی چیزی که واضحه این هستش که واقعا آتش نشانها فداکارند.
من از بچگی یک جمله بیشتر در مورد آتش نشانها نمیدونم و اون هم اینه که " آتش نشانی شغل نیست ، عشق است."
روز آتش نشان به تمام آتش نشانهای عزیز دنیا ، بخصوص ایرانیهای عزیز گرامی باد.
از همین درگاه هم به آقای مهدی هوسی به عنوان یک زحمت کش در این عرصه تبریک گفته و از خداوند منان برای او و تمامی آتش نشانهای عزیز بهترین ها را خواستاریم.
چوپان قصه ما دروغگو نبود؛
او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر میداد.
افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد و همه در پی گرگ بودند. در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست!!
با خبر شدیم که یکی از هم وطنانمون در دیار غربت رخت از این جهان بر بسته و راهی دیار عقبی شده است.
مهرداد مرشدی ، فرزند مرحوم حاج مرشدی که چندی را با بیماری سر و کله می زد، چند روز پیش دعوت حق را لبیک گفت.
برای شادی روح آن مرحوم و پدرش همگی فاتحه ای بفرستید.
( از طرف مدیر و نویسندگان سایت گرمه )
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود
کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می کنم اگر توانستی
دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.
مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد . باور کردنی نبود بزرگترین و
خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم به زمین می کوبید و به طرف
مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت. دومین در طویله که
کوچکتر بود باز شد. گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد .جوان پیش خودش گفت :
منطق می گوید این را ولش کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.
سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که
در تمام عمرش دیده بود.
پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد...
اما.........گاو دم نداشت!!!!
زندگی پر از ارزشهای دست یافتنی است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی.
:
این جشن نیز علاوه بر تلاقی ماه و روز به
. زنان ایرانی در 4000 و اندی سال
. این جشن تا قبل از اسلام برقرار بود
.
ولی در چند سال اخیر دوباره زنده شد و ایرانیان اصیل آنرا جشن می
گیرند
پیش یک روز را در سال در حکم پادشاه خانه بر تخت می نشستند و
مردان باید از زحمات و تلاش دلسوزانه آنان قدردانی میکردند و مقام
والای وی را ارج می نهادند
جشن زن ایرانی مشهور است
جشن سپندارمذگان
آخرین نسخه غلط نامه فارسی به انگلیسی برای یادگیری زبان
مجادله بر سر یک خال
حافظ
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
صائب تبریزی
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
شهریار
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
محمد عیادزاده
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را
اجازه نده ترس تو را فلج سازد>>>مارک فیشر